سلام دوستان ... ادمین فاطمه هستم ... بازدیدا کم شده پست جدیدو من می ذارم ... از نسترن خبری ندارم ... نسترن بودی توروخدا خبر بده ... خب باز کارامونو شروع می کنییییییییییم ^^
سلام
امیدوارم از این هم خوشتون بیاد
رمان جدیدمون (عاشق شدم)
کاری از : نسترن و پریسا
سلام
ببخشید یه مدت بود نبودم
ایشالا از 26 خرداد بقیه داستانارو میزارم
همشون امادس
خیلی دوستون دارم
اگه داستان با موضوع خاصی میخوایین کامنت بزارید در اولین فرصت مینویسم و امادش میکنم همراه با پوسترش
هر درخواستی دارید بگید تا در اولین فرصت بهش رسیدگی بشه
بخش دوم اضافه شد ...
ايشالا خوشتون بياد ... منتظر تظراتتون هستم ...
رمان جديد ...
در ابتدا بگم ک اين رمان هر بخشش ب بخش قبلى مرتبطه اميدوارم خوشتون بياد ...
اگه دوست داشتيد و نظر داديد ادامه ميدم .
نقش ها :
سوريانگ
دابل اسيا
بفرماييد ادامه مطلب ...
بخش سوم اضافه شد ...
سلام ااونی واوپا های گلم.
خوبین ؟
خیلی وقت بود نبودم اما مطما باشید تا پایان عید نوروز داستانارو تمام میکنم.
اواااا گفتم عید راستی عیدتوووونپیشاپیش مبارکککککککک
خوب دیگه چی میخواستم بگم؟اهان اگه اسم کسی تو داستان جا مونده حتما تو این پست بگه!
دیگه اینکه مراقب خودتون باشید عید خوش بگذره
حتما داستانارو مینوییییییسما قول میدم گله نکنید
اهنگ خیلی زیبا از کیو جونگ به اسم دندی
خلی توپ من عاشقشممممممممممممممممممممم
حتما گوش بدید عالیه
مربوط به عکس
دانلود فایل ادامه
سلام
اول از همه اسامی شرکت کنندگان
جونگمین(خودم،راینا)
مین هو (ستاره،سمانه)
هیون جونگ (مرضیه ، پریسا)
کیو جونگ (نوژان )
خوب برای خوندن داستان برید ادامه اجیای گلم
قسمت دوم اضافه شد
هرکی میخوا باشه تو این داستان اسمشو بگه هنوز جا هست
یونگ سنگ ( باران / رومینا )
لی مینهو ( سمانه / ستاره )
کیو جونگ ( نوران / محدثه )
هیون جونگ (مرضیه / پریسا )
برای خوندن داستان برید ادامه
قسمت اول اضافه شد
سلام اجیای گلم اینم اسم شرکت کنندگان در رمان ما در ایران هستیم
فقط قبلش بگم /ما در ایران هستیم/ به صورت داستانک ینی قسمت قبلش یا بعد ربطی بهم پیدا نمیکنن
و هر خواننده یا بازیگر کره ای یا خارجی میتونن توش شرکت کنند
اگه اسم کسی جا مونده بود بگه که بنویسم
جونگ مین (خودم /هانا / راینا / مطهره )
هیونگ جون (زهرا / مریم )
یونگ سنگ (رومینا / باران )
کیو جونگ (محدثه / نوزان)
هیون جونگ ( مر ضیه / پریسا /جسیکا )
مین هو (شیما / راضیه / ستاره )
سو هو (نینا )
قسمت اول اضافه شد
بپرید ادامه
سلوووووووووم
امروز چند تا عکس توپ اوردم برای عاشقای لیدر گلمون
اگه تکراری بود ببخشید دیگه شرمنده
بقیه عکسا رو میخوای پس بدو ادامه
اگه نظر نزاری خیلی نامردی
برای جبران چند تا عکس خوشمل دابلبدو ادامه عکسارو ببین نظر ولایک یادت نرهدوستون دارممممممممممم
سلام ابجیای گلم
دیگه کارناممو گرفتم خیالم راحته از فردا هروز سایتو اپ میکنم.
وای دیدید جونگی موهاشو رنگ کرده .اییییییییی دوس ندارم رنگشو.صورتی
اجیای گلم از فردا داستانارم میزارم .
خیلی دوستون دارم
جونگ مین / یون سنگ / پارک شین هو / خودم
اسمتوننننن برای داستان زووووووووووووووووووود
کیم کیو جونگ / هیونگ جون
هر کی میخواد شرکت کگنن اسمشووو بگه زودددد
جان گیون سوک / جان ایل وو (بازیگر سریال بانوی زیبای من) /لی جون کی (ایلجیما ) /کیو جونگ
من مطمن نیستم درست باشه و خودم هم امتحان نکردم
کیو جونگ
00822-556-8678
هیون جونگ
008211-9952-7954
یونسنگ
00822-501-8678
جونگ مین
00822-7040-4909
خوش آمدید لطفا درخواست های خودتونو در این پست بگید تا در اولین فرصت رسیدگی بشه
سلاممممم بعد از امتحانا قرار این رمان ها گذاشته شه هرکی میخواد توش شرکت کنه اسمش و داستانی که میخواد رو فراموش نکنه
به دنبال عشق :
یونگ سنگ /هیون جونگ / کیو جونگ/ لی مین هو
خداحافظ عشق :
جان گیون سوک /جان ایل وو(بازیگر سریال بانوی زیبای من) / لی جون کی(بازیگر سریال ایلجیما)/کیو جونگ
عشق بچگی:
هیونگ جون / کیو جونگ
با من ازدواج کن :
جونگ مین / یونگ سنگ / خودم /پارک شین هی
نفرین شدگان
جونگ مین / کیو جونگ /لی مین هو /هیونگ جون/خودم
ما در ایران هستیم
هر بازیگر و یا خواننده ی کره ای فقط اسمشو بوگو
لطفا نظر فراموش نشه
سلام دوستای گلم چند روز دیگه امتحانام شروع میشه کمتر میام سایت
اسم کسایی که توی اپارتمان عشق هستنو مینویسم اگه کسی جا مونده تو همین پست بگه :
کیم کیو جونگ : نوزان / محدثه / حدیثه
یونگ سنگ : مجرد ؟
کیم هیونگ جون : زهرا / فاطمه / ملیکا
کیم هیون جونگ : جسیکا / مرضیه / عسل
جونگ مین : نسترن / راینا / هانا
کیم جون میون : نینا
لی مین هو : سمانه / ستاره /مهسا / هینا (خدا بیشتر کن )
اپارتمان عشق
قسمت سوم :اشنایی هیونگ و زهرا
نوژان :خوب معلوم دیگه لباس شخصیای مرضیه.
زهرا: اوه باشه من برم هیونگ صدام میکنه.
نوژان :باشه فقط یادت نره شب بیایی شب نشینی ها بای.
شب آخرین نفری ک وارد پشت بام شد زهرا بود.
نوژان : وای بچه ها خیلی وقت بود اینجوری دور هم جمع نشده بودیم نه؟ میگم چطوره از روز اشنایمون با شوهرامون حرف بزنیم چطوره؟ اجی نسترن تو شروع کن؟!
نسترن :من نه زهرا تو بگو!
زهرا:من خوب بزار از کجا شروع کنم!اها
طبق معمول بعد از کلاسم به سمت رختکن میرفتم ک لباسامو عوض کنم ک محکم به یه مرد خوش هیکل خوردم و پام سر خورد وقتی می افتادم اون مرد منو گرفت یه پسر خوشحالو خوش قیافه با مایو بود سر تا پاشو بر انداز کردم وقتی به خودم اومدم فهمیدم ک مدت زیادیه داریم همو نگاه میکنیم وقتی بلند شدم کلی ازم معذرت خواهی کرد و رفت. شب ک رسیدم خونه خوابم نمیبرد حس عجیبی داشتم همش فکر اون پسر بودم ک حتی اسمشم نمیدونستم. روز بعد صبح کلاس شنا داشتم وقتی به آموزشگاه رسیدم دوباره اون مرد رو دیدم قلبم محکم به تپش افتاد لباسامو پوشیدم همش تو این فکر بودم بازم میبینمش اسمش چیه وقتی کلاس تموم شد آماده رفتن شدم ک مدیر صدام کرد و گفت شاگرد خصوصی دارم حوصله نداشتم دوباره لباسامو پوشیدم و به سمت استخر رفتم وقتی وارد شدم پاهام توان حرکت نداشت اره همون مردی بود ک خواب رو از چشمام گرفته بود پسره جلو اومد و با صورت جذاب و خنده شیرینی ک داشت سلام کرد و بعد شروع کرد به صحبت ک بلد نیستم شنا کنما و میترسمو از این حرفا بهش نکات اولیه رو گفتم. ساعت 6 بود گفت ک کار داره و خواست ک کلاس تموم کنم با این ک دلم نمیخواست ولی باهاش خداحافظی کردم.
وقتی به خونه رسیدم دفترمو بازکردمو و چهرشو کشیدم و اسمشو بغل اسمم نوشتم اره اسمشو فهمیدم زهرا و هیونگ به نظرم بهم میومدن خلاصه ک قلبم تاپ تاپ میتپید آنقدر خسته بودم ک خوابم برد. صبح به شوق هیونگ از خواب بیدار شدم و به سمت آموزشگاه رفتم ساعت نزدیکای 7 بود ولی هیونگ هنوز نیومده بود یه هفته ندیدمش و خبری هم ازش نداشتم تنها چیزی ک میدونستم ازش فقط اسمش بود. تو راه خونه بودم ک چند تا پسر بهم حمله کردن و یکیشون نامردی کرد و بخاطر گرفتن کیفم با چوب به شونم زد و بیهوش شدم وقتی بیدار شدم هیونگ دیدم ک داره میخند بهش گفتم کجا هستم گفت خونه من کلی شکه شده بودم دور برمو با تعجب نگاه کردم همه وسایل اتاق شیک و گران قیمت بود هیونگ ک متوجه شد ک شکه شدم گفت نمیدونستم خونتون کجاس بخاطر همین آوردم خونمون حالت خوبه وقتی حالمو پرسید از اتاق خارج شد بعد از مدتی با یه سینی داخل اتاق شد گفت ک یه سوپ درست کرده و اینو از مادرش یاد گرفته انصافاً ک خوشمزه بود. آه اینطور بود بعد از اون قضیه تا چند هفته نرفتم آموزشگاه چون شونه هام خیلی درد میکرد تا بلاخره تصمیم گرفتم برم آماده شدم وقتی به آموزشگاه رسیدم از منشی شنیدم ک هیونگ سراغمو مرتب گرفته لباسامو عوض کردم و به سمت استخر رفتم یکم ک شنا کردم حالم بهتر شد خواستم از استخر بیرون بیام ک انگار ماهیچه هام گرفته بود و داشتم غرق میشدم ک یکی از گردنم گرفت و منو به سمت بالا کشید وقتی چشمامو باز کردم ب غ ل هیونگ بودم خیلی سردم شد و محکم چسبیدم به هیونگ وقتی از استخر بیرون اومدیم هیونگ کتشو انداخت روم و محکم فشارم داد و به سمت زمین گلف ک پشت استخر بود رفتیم یه قهوه داغ داد دستم و به اسمون نگاه کرد قهوه رو خوردم هیونگ همینطور ک به اسمون خیره شده بود گفت دلم برات تنگ شده با کمال حیرت بهش نگاه کردم صورتشو سمت من کرد و به چشمام نگاه کرد و......
قسمت پنجم اضافه شد
اینجا هیونگ از شربتی ک براش میارن خوشش نمیاد هی ادا در میاره این ادم بشو نیس خو خوشت نمیاد نخوره حالا این هنوز تموم نکرده یکی دیگه میزارن جلوش باحال دانلود فایل
بله اینم اقای کیم هیون جونگ بچه بود چقد خندون بوده
اینم ک مشخصه دیگه کیو جونگ
یونگییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
واییییییییییییییییییییییییی
اونی ک خوابیده موهاش بلنده شوهرمه هاااا
اینا وقتی اینجوری نگاه میکنه یا داره باستون نقشه میکشه یا کشیده مراقب باشید
یکی بیاد اینو جمع کن من اعصاب مصاب ندارم الان زهرا میبینه بد از خونه بیرونش میکنه هیونگم ک ادم نمیشه خیلی راحت میاد خونه ما والااااا
عزیزم دهنتو ببند اخه میترسم مگس بره توش
یادتون بچه بودیم صندلی میزاشتیم دورش میچرخیدیم اهنگ قطع میشد میشستیم رو صندلی چون دابل اس هنوز بزرگ نشدن این بازی بهشون یاد دادم و الهی میدونید کی برنده میشه خیلی خندداره نگاه کنید شرمنده عکس نداشتم درموردش بزارم
تعداد صفحات : 2
سلام خیلی خوش امدید منتظر نظرات شما هستم تو داستانای ما هم شرکت کنید